الکساندر الکساندروف
الکساندر الکساندروف
از خودتان بگوييد؟ کجا متولد شديد؟ چطور درس خوانديد؟ و ...
طي سال هاي بعد همراه با کار، موفق به ادامه تحصيل تا مقطع دکتراي علوم فني شدم.
مقاله هاي علمي زيادي از من به چاپ رسيده و مولف کتاب هاي «کارهاي مونتاژي، تعمير و بازسازي در فضا»و «درباره مؤسسه توليدات فضايي انرگيا»هستم.
از چه زماني فعاليت هاي کاري خودتان را شروع کرديد؟
در طراحي و ساخت سامانه هاي مختلف فضايي، از جمله دستگاه تمريني ناو مدار گرد ماه (L-1)، ناو سايوز و ايستگاه مداري ساليوت سهيم بودم.
هم چنين روش شناسي (متودولوژي)تمرين هاي فضانوردان در اين ناوهاي کيهاني را برعهده داشتم.در سال هاي 1971 تا 1973 تهيه اسناد بهره برداري از ناوهاي ماه پيما و پس از آن ايستگاه فضايي و نظارت بر تمرين کيهان نوردان را انجام مي دادم که از اهميت زيادي برخوردار بود.
در سال هاي بعد نيز از طرف مؤسسه انرگيا بر تمرين و آموزش فضانوردان براي سفر به ايستگاه هاي فضايي نظارت داشتم.در اواخر سال 1978 از طرف مؤسسه انرگيا براي سفر به فضا نامزد شده و به مرکز آموزش کيهان نوردان معرفي شدم.دوره آموزش عمومي من نيز همانند همگي کيهان نوردان، دو سال بود و پس از پايان آن گواهينامه کيهان نوردي دريافت کردم.
بين سال هاي 1980 تا 1983 که به فضا سفر کرديد چه وظايفي را برعهده داشتيد؟
از نخستين پروازتان به فضا و مشکلات آن برايمان بگوييد.
در 27 ژوئن 1983«سايوز-تي 9»به فضا پرتاب گرديد.اما کار به روال عادي پيش نرفت و يکي از دو صفحه باتري خورشيدي سفينه باز نشد.ولاديمير لياخف به شوخي مي گفت ما با يک بال پرواز مي کنيم.اين همان اتفاقي بود که سال ها قبل در جريان پرواز سايوز-1 روي داد و باعث لغو برنامه پروازشد اما اين بار نسل جديد سايوز نشان داد که تکميل تر و تواناتراز نسل قبلي است.ما توانستيم عليرغم اين مشکل، ناوخود را به ساليوت7-کاسموس 1443 متصل سازيم و برنامه پروازي خود را در اين دستگاه آغاز کنيم.
بر اساس گزارش هاي ما، کارشناسان مؤسسه سازنده ناو سايوز يعني «مؤسسه صنعتي انرگيا»به بررسي دليل باز نشدن صفحه باتري خورشيدي پرداخته و به اين نتيجه رسيدند که بايد آزمايش هاي تکميلي روي ناو بعدي انجام شود تا از بروز حادثه
دراوايل ماه اوت، من و لياخف، تخليه کاسموس-1443 را به پايان رسانديم و در 14 اوت اين سفينه از ساليوت-7 جدا شد تا سکوي پيوست دوم ايستگاه فضايي براي الحاق ناو سايوز آزاد شود.طبق برنامه بايد يک گروه دو نفره شامل تيتف و استرکالف به زودي به ما مي پيوست تا ايستگاه را تحويل بگيرند، آنها آموزش هاي ويژه اي براي راهپيمايي و نصب باتري هاي خورشيدي جديد ديده بودند.ما بايد تا پايان عمليات مي مانديم و پس از پايان کار، به زمين باز مي گشتيم ولي آنها نتوانستند به ساليوت سفر کنند.
ماجراي آن انفجار چه بود؟
2 دقيقه قبل از پرتاب در سامانه توربو پمپ موتور موشک جانبي طبقه اول آتش سوزي رخ داد.ديدبان سکوي پرتاب، فوراً اضطراري بودن وضعيت را حدس زد و با شليک مخصوصي که مي توانست بخش سرنشين دار ناو را از بقيه موشک جدا کرده و به منطقه بي خطر برساند، جان کيهان نوردان را نجات داد.اين سامانه کارش را با موفقيت انجام داد و کيهان نوردان را از مهلکه به منطقه امن برد.بخش فرودي سايوز، با چتر نجات به زمين نشست و 2 ثانيه بعد موشک بالابرنده، روي سکوي پرتاب منفجر شد.به اين ترتيب تيتف و استرکالف از حادثه جان سالم به در بردند اما من و لياخف در مدار زمين، مجبور شديم برنامه پيش بيني شده براي آنها را به انجام رسانيم.به اين ترتيب ماکه قرار بود تنها 50 روز در مدار بمانيم، 149 روز پرواز کرديم و وظايف هر دو گروه را به پايان رسانديم.
بعد از اين پراز بود که موفق به کسب مدال «قهرمان ملي اتحاد شوروي»شديد؟
ولي تا جايي که من مي دانم شما فضانورد کلاس 1 هستيد...!
بعد از نخستين سفر، چه فعاليت هايي داشتيد؟
ولي سفر شما کوتاه مدت نبود.
جالب است که پرواز اولتان هم بايد خيلي کوتاه تر مي بود و شما مجبور شديد سه برابر مدت پيش بيني شده را در مدار بگذرانيد.
طي پرواز در مير، من توانستم به کمک راماننکو برنامه هاي پيش بيني شده را به انجام رسانم و او رکورد جديدي را در اقامت فضايي جا گذاشت چون قبل از من به ايستگاه آمده بود و جمع مدت پروازش تقريباً به يک سال مي رسيد.
بعد از اين ماموريت چرا به پروازهاي فضايي ادامه نداديد؟
کناره گيري از فضانوردي در سال 1993، در چند گروه کيهان نورد اعزامي به مير در قالب کيهان نورد جانشين عضويت داشتم.
بالاخره بايد ميدان را به جوانترها سپرد و به همين دليل در سال 1993 از گروه کيهان نوردان استعفا داده و در انرگيا به شکل فعال تر کار را ادامه دادم.اين کار شامل سرپرستي چند گروه فني بود که در زمينه هاي مختلف از جمله پروازهاي آزمايشي و بررسي هاي علمي و فني براي همکاري ناسا در مجتمع مداري مير و پس از آن در طراحي و ساخت ايستگاه فضايي بين المللي فعاليت داشتند.
شما يکي از کساني بوديد که از نخستين گام هاي بستن قرارداد همکاري ناسا و روس کاسموس براي طراحي و ساخت ايستگاه فضايي بين المللي فعاليت داشتيد.روي هم رفته همکاري هاي مشترک بين اين دو سازمان فضايي روسي و آمريکايي را چگونه مي بينيد؟
اگر با ديد واقع بين باشيم، حضور روسيه در اين برنامه، کمک ارزنده اي به آمريکايي ها بود.چه به لحاظ انتقال تجربه ها، چه به لحاظ پُر کردن خلاء هاي به وجود آمده در اثر حوادثي هم چون انفجار کلمبيا و غيره...
ارزشمندي همکاري روسيه نه فقط در گذشته بلکه در آينده تداوم مي يابد زيرا به دنبال تعطيلي پروازهاي شاتل فضايي از سال بعد، ناوهاي روسي تنها سفينه هايي خواهند بود که جابجايي کيهان نوردان را در ايستگاه فضايي بر عهده خواهند داشت.ما از هم اکنون مرحله فعال تر شدن را آغاز کرده ايم و با افزايش پروازهاي سايوز، خدمه ايستگاه فضايي را افزايش داده ايم تا کارها در اين مجتمع عظيم دامنه وسيع تري پيدا کند.
امروزه امکانات مرکزآموزش فضانوردان نه فقط در اختيار کيهان نوردان روسيه و آمريکا قرار دارد بلکه به تدريج شهروندان ديگرکشورهاي شريک در ايستگاه فضايي بين المللي نيز در آنجا آموزش مي بينند.
امروزه صحبت از ناو جديد فضايي روسيه در رسانه هاي گروهي شنيده مي شود.اين مطلب تا چه حد جدي است؟
امّا اطلاعات بسيار کمي درباره آن منتشر مي شود.با توجه به وضعيت فعلي روسيه، اين محرمانه بودن طرح براي چيست؟
الکساندرف در يک نگاه
تاريخ تولد: 20 فوريه 1943
محل تولد: مسکو
مليت: روس
وضعيت تأهل: متاهل، داراي 2 فرزند
مدرک تحصيلي: دکتراي مهندسي سيستم هاي فضايي
تاريخ انتخاب براي فضانوردي: 1 دسامبر 1978
حرفه قبل از فضانوردي: مهندس مؤسسه فضايي انرگيا
تخصص فضانوردي: مهندس پرواز
پروازهاي فضايي"
سايوزT-9 در 27 ژوئن 1983 به مدت 189 روز و 10 ساعت و 46 دقيقه سايوز T.M-3 در 22 ژوئيه 1978 به مدت 160 روز و 7 ساعت و 16 دقيقه جمع مدت اقامت در فضا: 309 روز و 18 ساعت و 2 دقيقه
تعداد و مدت راهپيمايي در فضا: 2 بار به مدت جمعي 5 ساعت و 44 دقيقه
عنوان در تاريخ فضانوردي: صد و بيست و سومين فضانورد جهان، پنجاه و پنجمين فضانورد شوروي
تاريخ کناره گيري از فضانوردي: 12 اکتبر 1993
حرفه بعد از فضانوردي: مهندس مؤسسه فضايي انرگيا
منبع:نوآور شماره61
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}